امروز جمعه است:
و من در سالن مطالعه!(نگین چقدر خر میزنی!)
ساعت 12:
به دلیل بسته بودن تریا و سلف من و دوستم در حال گرم کردن غذا:
اول ظرفو گذاشتیم رو سماور!رفتیم و برگشتیم یک سری ادم اونجا بودن !دختره گفت چه ظرف با کلاسی و رفت!
اقا رفتن همان و شکستن ظرف همان!
چه چشای شوری داشت!!!
چه وبلاگه قشنگی...!
(صدای شکستن نیومد؟!!!)