من و خودم

فقط واسه دل خودم می نویسم!چون خوشم میاد از این کار دقیق شدن توی لحظه های زندگیم که چه طوری ببینمشون که متفاوت باشن!برای من مهم نیست که کسی این

من و خودم

فقط واسه دل خودم می نویسم!چون خوشم میاد از این کار دقیق شدن توی لحظه های زندگیم که چه طوری ببینمشون که متفاوت باشن!برای من مهم نیست که کسی این

نامبر ناین!

یاسی رانندگی یاد میگیرد!!




ما همراه با برادر گرام در ماشین میشینیم!(گفتیم قبل از اینکه ابرو خودمان را جلو بقیه نااشنایان ببریم اول رو اعصاب برادر گرام(ب.گ.) ازمایش کنیم!!!)

بعد از گرفتن دستور العملهای کامل:

در حالی که عرق تمام صورتمان را گرفته و فرمون را برای حفظ جان عزیز چسبیده ایم,

ماشین را روشن کرده!ترمز دستی را پایین اورده و کلاج را بالا اورده و با شتاب 50m/s*۲ حرکت میکنیم سپس بعد از دو متر با همین شتاب میخکوب میشویم!!

.

.

.


این عملیات چند بار تکرار میشود!!

و تمام اعضا و جوارح از دهانمان خارج می شود!!

.

.

.

..برای اینکه جیغ های ب.گ را نشنویم صدای اهنگ را بلند کرده!!



به علت انجام حرکات موزون هنگام رانندگی راننده و کمک راننده کاملا بیهوش اند!!

بعد از بازیابی سلامتی اخبار جدید را جویا شوید!!



هشت!


.

.

.


به چند راهکار برای نجات دادن فلش عزیزمان از دست یک werwolf  نیاز مندیم!!

.

.

.

.



پیوست:به دلیل احتملا اشنا در امدن ورولف از نوشتن صفات خبیث فلشخوار .. معذوریم!


بعد نوشت:فلشمان به خانه برگشته است!



هفت!

در جمعی از دوستان!

یکی از بچه ها به یک دختر بدبخت می پره که:

وای دیروز تو ...دیدمت !تیپ زده بودی!چادرم نداشتی!!!

بدبخت:(در حال انفجار از عصبانیت)

مگه چی کار کردم این چه برخوردیه؟؟حالا معلوم نیست با این حرفت ملت چه فکری میکنن!!


طرف در حال جمع کردن گند بالا اورده:


نه منظورم این نبود که مثل این(این منم!!!) بودی!!






پست شش؟

امروز با یکی از دوستام بعد کلاس در راهرو:

یک بنده خدایی به لیست نمره های پشت در استاد چسبیده بود!

 

هنگام برگشت از همان راهرو:

طرف همینطور که به در اتاق چسبیده بود گفت :

ببخشین شما ....دارین دیگه!(بعد لیستو نشون داد!)می تونین نمره تونو پیدا کنین؟؟


(وای خاک به سرم!این دیگه کیه!گفتم از این راه نیایما!نکنه فکر کرده من نمره مو جلو اون پیدا میکنیم که اونم بفهمه!!نمره از مسواکه ادمم شخصیتره که!.........!)


بعد سرها به طرف لیست چرخید و با خیال راحت:

نه اینا نمره های درس ....اینه!


طرف لبخند ملیح می زند!(تو کف این پوزخندش بودم!!)


پست پنجم

یک مسئول  ا*ن*ر*ژ*ی *ه*س* ت*ه ای در تلویزیون:

حتی المان ها هم دفعه اول که میساختن این تجهیزاتو اینقدر پیشبینی های لازم رو انجام نداده بودن!برنامه ما خیلی کامله!!!

ایا ما داریم با جنگ جهانی دوم مقایسه میشیم؟؟در زمان هیتلر؟؟



یا من بد برداشت کردم؟؟؟