من و خودم

فقط واسه دل خودم می نویسم!چون خوشم میاد از این کار دقیق شدن توی لحظه های زندگیم که چه طوری ببینمشون که متفاوت باشن!برای من مهم نیست که کسی این

من و خودم

فقط واسه دل خودم می نویسم!چون خوشم میاد از این کار دقیق شدن توی لحظه های زندگیم که چه طوری ببینمشون که متفاوت باشن!برای من مهم نیست که کسی این

۱۷

چهارشنبه:

به خاطر امتحان فردا همونی که حرفشو زدم!


ما در کتابخانه در حال درس خواندن بودیم در سالن امانات(اگر کسی بخواد دو نفری درس بخوونه میره اونجا که بشه حرفم زد!نه چون ما خیلی با فرهنگیم چونکه اگه تو سالن مطالعه صدات در بیاد جوری خفه ات میکنن دیگه کلا صدات در نیاد!)

بعد اقای مسئولی از ته سالن داد زد:

امروز شله نمی دنا شما دو تا چرا نشستین اینجا!

(ابله جلویی ما شروع کرد به قاه قاه خندیدن!!)





فکر کنم به عنوان دو عدد موجود شکمو در تاریخ دانشگاه معروف شدیم!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد