من و خودم

فقط واسه دل خودم می نویسم!چون خوشم میاد از این کار دقیق شدن توی لحظه های زندگیم که چه طوری ببینمشون که متفاوت باشن!برای من مهم نیست که کسی این

من و خودم

فقط واسه دل خودم می نویسم!چون خوشم میاد از این کار دقیق شدن توی لحظه های زندگیم که چه طوری ببینمشون که متفاوت باشن!برای من مهم نیست که کسی این

پارک ملت(۲)


جمعه صبح



من تصور کنین سر صبح که نه لنگه ظهر پاشدم رفتم به مینی گلف بازی کردن!!



دوشنبه یک سمینار و یک امتحان دارم!!!خدا بخیر کنه!


بهاریسم

فکر کنم به مرض بهاریسم مبتلا شدم!

تمام روز تو محوطه جلو تریا نشستیم و فک میزنیم !

اینقدر خندیدیم که تمام ماهیچه های فکم درد گرفته!

و فقط میتونم برم بخوابم!!


عطر

امروز بعد کلاس رفتیم به گشت و گذار!


دوستم عطر میخواست و چون من تبحر خاصی در پیچوندن فروشنده ها دارم!منو هل داد تو مغازه!


چند عدد خریدار دختر در یونیفرم دبیرستانی هم دیدیم! چه تیپایی!!! باور میکنین زمان ما اصلا بچه ها جرات نمیکردن از این کارا بکنن!!!دختره موهاشو رنگ و فر کرده بود دماغشم عمل کرده بود!! و اومده بود واسه دوست پسرش عطر بگیره!!50تومنم خرج کرد!!

ما که بخیل نیستیم!!!

دو عدد پسر هم اومدن آدامس بخرن!!!و چسب!!اولش با خودم میگفتم چه مدل ادامسیه که از عطر فروشی میخرن!خوشبو کننده دهانه!!!!!!!اما کلمه چسب که در اومد از دهنش دو زاریه افتاد!


کلا اینکه فروشنده چرب زبونی بود و یک عالمه عطر رو کرد! ما هم کم نیاوردم عطر های گرون قیمتی را تست کردیم! و جوری رفتار کردیم که انگار الان میخوایم بخریم وبالای  50 60 تومن خرج کنیم!!!


(ته کیفم شاید 5 تومن بیشتر نداشتم!!)


یک خانومی با بچه فسقلیشم اومده!دختربچه ای بود بس لوس!!و میخواست واسه اقاشون ست ریش تراش و از این چیزا بخره!که کلی خسیسم بود!بالا ۳۰ تومنم نمی خواست خرج کنه!

فسقلی خواست یک عطر برداره از رو میز من نذاشتم بعد دیدم بغض کرده یک عطر بهش دادم بو کنه!

اونم فرصت طلب عطرو ازم قاپید! !

سکته کردن خودم دوستم و فروشنده رو حس کردم!!!

با نیش باز گفتم بده خانومی!راستش می ترسیدم بندازه که بعد با خست مامانه احتمالا باید خودم پولشو میدادم! اما مامانش گفت نه نمیندازه!!!


البته اونطوری که اون بغلش کرده بود!!جاذبه که هیچی رضازاده هم نمیتونست پسش بگیره!! به زور و به کمک فروشنده شیشه عطر را پس گرفتیم!اگه مجبور میشدم یک سیلیم میزدم بهش!


بعد از اینکه عطرمونو انتخاب کردیم!زدیم به چاک!!

رفتیم سری به سی دی فروشی زدیم!و دو عدد فیلم گرفتیم!که یکیش خیلی لوس بودi hate valentine! تا مجبور نشدین نگاه نکنین! اون یکی هم خیلی جالب تموم شد با اینکه شروع فیلم خوب نبود!اما اخراش خیلی بهتر بود! feast of love!

پارک ملت

رفته بودیم بسکتبال بزنیم به بدن که نشد!!!

چون :

۱.هوا عین خر سرد شد!

۲.خیلی شلوغ بود!


در نتیجه رو غرفه بازی ریاضی خراب شدیم!من که نه در واقع داداشم!!

حالا ما ناراحت اخر جمعیت واستادیم در حالیکه اون داره اون اون وسط سر یک چیزایی دعوا میکنه!یعنی ادمی بود که وول میزد اونجاها!!!!

اتفاقایی که افتاد یکیش این بود که یک صندلی افتاد نمیدونم از کجا رو سر اون یکی داداشم و اینکه اخرشم ما نفهمیدیم روبیک به چه دردی میخوره!!

اد لیست


جدیدا به دلیل محل سگ ندادن به ابنا و ابشار(جمع بشر) اد لیستم فقط با چراغ های خاموش مواجه میشوم!!!

پدر اوناییم که آن میباشند را چنان در میارم و دعوا راه میندازم که اعصابشان به .... برود!!


به برنامه سال جدید من توجه کنین:


-معدل بالای 17 در ترم جاری!!


-گرفتن ایلتس با نمره ۷به بالا!باید تا اخر تیر امتحانشو بدم!


-گرفتن gre با نمره بالا!(برم خودتو خر کن!)تا اخر تابستون.


-دادن کنکور ارشد و گرفتن رتبه حداقل قبولی در دانشگاه فردوسی مشهد!روزانه!!!


-فرستادن اپلیکیشن واسه چند تا دانشگاه درست ودرمون دنیا!


این کارها حداکثر تا بهمن امسال!