من و خودم

فقط واسه دل خودم می نویسم!چون خوشم میاد از این کار دقیق شدن توی لحظه های زندگیم که چه طوری ببینمشون که متفاوت باشن!برای من مهم نیست که کسی این

من و خودم

فقط واسه دل خودم می نویسم!چون خوشم میاد از این کار دقیق شدن توی لحظه های زندگیم که چه طوری ببینمشون که متفاوت باشن!برای من مهم نیست که کسی این

نه دیگه نشد

قیافه شو میتونم تحمل کنم!

موهای فر فری و دماغ عملیشو همچنین

لباسای خوشگلشو هم.

کیفو کفش نایکشم اره!(یک کم)


اما دیگه ماشین زیاد بود!به خصوص وقتی شواهد نشون میده نهار وقتی من داشتم تو سلف

چیزی کوفت میکردم اون احتمالا رستوران بوده!



الان من تو دپرشن حاد و مزمنم!

یکی بیاد جمعم کنه!

هیییییییی

همین الان یک عظمت پست نوشتم همش پرید!شما فکر کنید من نوشتم شما هم خوندید!


خدا بگم چیکارت کنه اینترنت مزخرف!اخه این همه فحش و بد و بیراه پشت سرته بازم از رو نمیری!!!

اگه دستم بهت برسه!

تا حالا حس کردن بهتون خیانت شده؟؟

خدا نیاره اون روزو!


از همه بدتر اینه که تو به رو خودت نیاری بعد کم کم بفهمی بقیه پشت سرت چی میگن!

به خصوص کسایی که رازاشونو نگه داشتی!بهشون محبت کردی!به روشون نیاوردی!کاری که کردم اخرین چیزی بود که خودت ازم خواستی!حالا تو یادت نمیاد اما من یادم میاد!

شاید نه ماه مثل احمقا به روی خودم نیاوردم!


واقعا حقم این نبود که پشت سرم اینطور حرف بزنن!

به خصوص که انتظارشو نداشتم!


البته یک بار یک دوستی بهم گفت هیچ وقت از کسی انتظاری نداشته باش!هیچ وقت هم نزار کسی دلتو بشکنه!

الان به حرفش رسیدم!


به درک

بعضی وقتها یک چیزیو تو ذهنم تصور میکنم!مثلا یکی نسبت به شما خیلی بی شعورانه رفتار کرده!

با خودم میگم اگه بیاد اینو بگه منم اونو میگم حتما !بعدم اینو...


اخرش یا طرف نمیاد یا وقتی حرف میزنه خفه میشم چیزی نمیگم!!

یا اینکه طرف میاد یک تیکه میندازه من تو کف حرفش میمونم و چیزی نمیگم بعدش با خودم فکر میکنم که میشد این جوابم داد!!

مثلا:

چند روز پیش یکی از دخترای سال بالایی که یک کم(خیلی منظورمه) با من مشکل داره به مینی جلو من میگفت:تو اصلا درس نمیخونی با این نگرد منحرف میشی!!!!(این منم!)

چیزی که به من وارد شد یک شک بود و در ادامه اش خفه شدن طوری که جوابی نداشتم واسه حرفش!البته الانم که فکر میکنم جوابی ندارم!


کلا ادمهایی که خوب حرف میزنن واسم جای سئوال دارن!!!


البته بدتر پسرایین که تو  خیابون تیکه میندازن!

کار خوبیه که جواب ندین!اما جواب دادنشم بد نیست!

به عنوان مثال چند روز پیش یک ابلهی تا اومد دهنشو باز کنه زر بزنه!

من پیش دستی کردم گفتم:کوتوله!!!!

باید بگم خیلی لذت داشت!!!

اونم رفت تو خودش!منم خوشحالم!




اخ جون دعوا!

-سر ظهر ۱۲.۳۰ 


من و مینی در پارک ملت:


روی یک نیمکت نشسته بودیم!و داشتیم از هوا لذت می بردیم!به خصوص که ما تو سایه نشسته بودیم!

و از روی بیکاری ادم هایی که لنگه ظهر به کلشون زده بود بیان راه برن را میشمردیم!

(داشتیم به نصیحت استادمون گوش میکردیم تو هوای خوب نباید اومد سر کلاس!!البته کلاسمون تموم شده بود!تو خونه من نیست کلاس بپیچونم!!)

یک پیر مرد پرحرف هم رو سرمون خراب شد!خیلی هم پررو بود!X( ...بگذریم..کجا بودم..


اها

بعد از مدتی یک عدد زوج را دیدیم که دارن دعوا میکنن!:دی


پسره دختره رو هل میداد بعد دستشو میگرفت میکشید!

بعد انگشتشو به نشانه تهدید تکون میداد!

دست دخترو گرفت کشید ببره چند بارهم کوبوندش تو راه به درخت!!

من و مینی هم دنبالشون راه افتادیم و اونا که میرفتن ما هم میرفتیم روی نیمکت نزدیکتر میشستیم!!!

دریغ از یک کلمه به دختره بگیم :خانوم به  ۱۱۰ زنگ بزنیم؟؟


چیه؟مگه ما فوضولیم!؟